خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ۱۱۰۳۰۵ رکعت نمازدارید.
_ولی من همه را خواندم. نمی شه یک کاریش بکنی.
_دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم به ۱۱۰۵۰۰٫ خوبه؟
_عجب گرفتاری شدیم. من می گم همه را خواندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خواندم را بهم بده.
_عرض کردم. مبلتان چرمی بوده. یا رو یافت آبادیه مبل ساز چرمش را از چین وارد کرده.
اینها ذبح شرعی نمی کنند. چرم حک مردار را داشته و نجس بوده. شما می نشستی روش؛ حواستان نبوده دستتان عرق..
_من این هایی که می گی اصلا حالیم نیست. من همه اش را خواندم. یک جایی اشتباه کردی. از جام تکان نمی خورم تا درستش کنی.
_ببینید خانم. فیلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتان فیلم گرفتیم. ببینید.
_ا وا خدا مرگم بده. این چیه؟
_بگذارید رد کنم اینجاش را. خب. همین جا. ببین خانم اینجا که زوم کردم رو مبل نشستید و ..
_این منم؟
_بله خانم. این هم همان مبلیه که..
_چقدر چاق افتادم اینجا.
_چه عرض کنم؟ می توانم کمی کنتراستش را بیشتر کنم ولی نرم افزارم قفل شکسته است، اسکیل را عوض نمی کند.
_آقا میشه این عکس را برام بریزی؟ خدا از حسابرسی کمت نکنه.
_فلش دارید همراتان؟
_چه حرفی می زنی. من تازه یک ساعت پیش از قبر درآمدم. فلشم کجا بود؟ نمی شه بریزی رو سی دی.
_سی دی خام ندارم. بریزم ته این سی دی؟ طوریش نیست؟ اعمال یک بابایی است که در جنینی تلف شد. باقی سی دی خالیه.
_جا میشه؟
_آره بابا. هر سی دی با یت جهان آخرت ۷۰۰۰ گیگ جا دارد و هر با یت هم ۷۰۰۰ گیگ دنیا است.
_پس قربون دستت یک موزیکی چیزی هم بریز ته اش.
واقعا اعتقادات ما..... درسته ... غلطه ؟
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
ترسم که بانگ آید روزی
کی بی خبران راه نه آنست و نه این